در دل کوهستانهای سرسبز، جایی که روزگاری تنها صدای باد و پرندگان شنیده میشد، امروز ماشینهای غولپیکر معدنکاوی زخمهایی عمیق بر پیکره طبیعت برجای گذاشتهاند. این فعالیتها اگرچه به بهانه توسعه اقتصادی صورت میگیرند، اما اغلب بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی اجرا میشوند.
حفاریهای عمیق، خاکبرداریهای گسترده و تخریب پوشش گیاهی، تنها بخشی از آسیبهایی هستند که معادن به زیستبومهای کوهستانی وارد میکنند. با از بین رفتن زیستگاهها، جانوران مهاجرت میکنند یا منقرض میشوند، منابع آب آلوده میگردند و اکوسیستمها به نابودی نزدیک میشوند.
بسیاری از این مناطق، در دل مناطق حفاظتشده و زیستگاه گونههای کمیاب قرار دارند. غفلت از نظارت زیستمحیطی و نبود شفافیت در اجرای پروژهها، موجب شده است که صدای طبیعت در میان صدای انفجار و استخراج گم شود.
طبیعت توان ترمیم دارد، اما نه در برابر زخمهایی که هر روز عمیقتر میشوند. زمان آن رسیده است که تعادلی میان نیاز اقتصادی و مسئولیت زیستمحیطی برقرار کنیم، پیش از آنکه کوهها و جنگلها تنها در عکسها باقی بمانند.